راه رفتن با کمک + عکسهای جامونده از 9 ماهگی .....
سلام عزیزم.یه چند وقت بود لبه ی مبل و پشتی رو میگرفتی و می ایستادی ولی الان دیگه با کمک مبل راه میری اونم یکی دومتر آفرین خوشگل خانم .خدا کنه زودتر بدون کمک بایستی و راه بری که دیگه نیازی نباشه از چیزی کمک بگیری آخه خیلی خطرناکه در طول روز چند بار با سر میخوری زمین و کلی گریه میکنی ولی بازم کارتو تکرار میکنی.یه وقتایی رورواکتو میگیری و میخوای با کمکش بایستی که یهوو رورواک حرکت میکنه و با سر میخوری زمین .یه کار بد و مضر دیگه اینه که وقتی میخوای تلویزیون ببینی میری جلوشو پشتی رو میگیری می ایستی و مشغول تماشا میشی که خیلی واسه چشات ضرر داره میترسم عینکی شی .بای بای کردنو یاد گرفتی و اگه کسی بخواد بره خیلی خوب متوجه میشی و واسش بای بای میکنی .وقتی کسی میخواد از خونمون بره کافیه یکبار بهت بگه بیا بریم خودتو پرت میکنی تو بغلش بعدشم بای بای میکنی باهام .تو راه پله هم از ذوق از ته دلت جیغ میکشی.دیگه راحت میتونی از حالت خوابیده به حالت نشسته تغییر حالت بدی.یه چند تا کلمه و صدا از خودت در میاری که یه حدثایی راجع به کاربردشون میزنم.مثلا وقتی میگی eff یعنی یه چیزی رو میخوای یا دلت میخواد اون کارو بکنی . bab bab bab اینو قبلا خیلی تکرار میکردی ولی الان کمتر میگی.ahh وقتی کسی صداشو یکم ببره بالا یا نزاره کاری که میخوای رو انجام بدی یا چیزی رو از دستت بگیره اینو میگی و انگار داری سرش داد میرنی .البته خیلی خوشرو و خنده رو هستی و مردم داریت حرف نداره الهی فداااای دختر خوشگلم بشم .
باید یری جلو تلویزیون تماشا کنی :
فردای عید قربان با مامان پروین و مامان سکینه رفتیم جنگل عباس آباد :
حاج خانوم :
دوست دارم عزیزم
بووووس باااای