زیارت قبول عزیزم.....
سلام عسل مامان.بالاخره بردمت مشهد زیارت امام رضا.گفته بودم که نیت کردم اولین سفر زندگیت مشهد باشه ولی نشد و شد سومین سفرت تو تاریخ 94/3/9 که سه تایی رفتیم و تا 94/3/13 مشهد بودیم.دوست بابایی چهار تا کبوتر داده بود که ببریم حرم ما هم به محض رسیدن رفتیم و کبوترارو بردیم تو صحن حرم آزاد کردیم.به محض رسیدن به هتل شیر خوردیو خوابیدی و ما هم یکمی استراحت کردیمو وساعت 9 رفتیم واسه شام بعدشم رفتیم حرم واسه زیارت.
به محض رسیدن خوابیدی:
اینا واسه بعد از بیدار شدنته:
اولین ورودت به حرم:
نزدیک تولد امام زمان بود و حرمو چراغونی کرده بودن:
فرداش رفتیم حرم و بعدشم خرید هوا خیلی گرم بود شما هم خسته شده بودی:
اینجا گریه میکردی:
بازم رفتیم حرم.اینجا منتظر بودیم بابایی زیارتش تموم شه بریم بازار 17 شهریور که مخصوص سیسمونیه:
بعد ناهار و استراحت بعداز ظهر رفتیم کوهسنگی :
اینجا دوربینو نگاه نمیکردی یه خانم عرب واست دست تکون میداد که اینطرفو نگاه کنی:
تموم حواست به فواره ها بود:
تو فکر فواره ای:
دست بردار هم نبودی:
باغ وحش وکیل آباد ، موزه ی حیاط وحش:
اینجا هم مربوط به باغ وحشه که یه سالنو اختصاص دادن به مار و تمساح و ماهی:
اسبای کوتوله:
یه تمساح ترسناک که مجسمه به نظر میومد:
تو حرم شب تولد امام زمان:
تو راه برگشت:
یه آقایی رو میز روبرویی نشسته بود واست ادا درمیاورد و شما تا آخر نگاش میکردی و میخندیدی:
حموم بعد مسافرت :
مامانی سکینه واست آش پشت پا درست کرده بود :
تزیینش به پای خاله مطهره بود.دست هردو درد نکنه:
عکس حرم و محیا :
طبیعت جنگل گلستان:
عکس خریدات باشه واسه پست بعدی.ایشالا قسمت شه بازم میبرمت مشهد عزیزم.بوووووس.بای.